چكيده
از سال 1980 با مطرح شدن ادبيات مالي رفتاري، فرض منطقي بودن سرمايه گذاران و اعتقاد به كارا
بودن بازارهاي سهام مورد انتقاد قرار گرفته است. ادبيات مالي رفتاري اظهار مي دارد كه سرمايه گذاران
تحت تاثير سوگيري هاي روانشناسانه بوده و نسبت به اطلاعات دريافتي واكنش بيشتر يا كمتر از حد از
خود نشان مي دهند كه منجر به ارزشيابي نادرست سهام مي گردد.
و همكاران ( 2005 ) و بر اساس اطلاعات مالي Rhodes-Kroopf در پژوهش حاضر با استفاده از مدل
اندازه گيري شده است. (MISV) تك تك شركت ها و به تفكيك صنايع ، معيار ارزشيابي نادرست سهام
اين مدل به ارايه معياري جديد براي تعيين وجود يا عدم وجود عك سالعمل هاي افراطي سرمايه
گذاران در بازار اوراق بهادار مي پردازد. همچنين به دليل درگير بودن سرمايه گذاران با سوگيري هاي
شناختي از جمله شهود نمايندگي، اطمينان بيش از حد ، لنگر اندازي و. پس از آزمون مدل فوق در بازار
سهام ايران، پورتفوي هايي تشكيل و نحوه عكس العمل سرمايه گذاران نسبت به روند اطلاعات بررسي
1379 تحت - گرديده است. نتايج حاكي از وجود واكنش بيش از حد و كمتر از حد در دوره زماني 1387
تاثير سوگيري هايي نظير شهود نمايندگي و اطمينان بيش از حد و همچنين ارتباط شاخص رفتاري با
سن شركت، قيمت و بازده گذشته سهام و. مي باشد. ،B/M فاكتورهايي مانند اندازه شركت، نسبت
واژه هاي كليدي: روانشناسي شناختي، واكنش بيش از اندازه، واكنش كمتر از اندازه، سوگيري شناختي،
سوگيري نمايندگي، بيش اطمينان، مالي رفتاري.
زمينه و هدف: مطالعات اخير حاکي از آن است که افراد افسرده دچار سوگيري توجه
محر کهاي منفي هستند، در اين راستا، مطالعه حاضر با هدف مقايسه سوگيري توجه در
افراد افسرده و همتايان سالم انجام شد. روش: مطالعه حاضر يک پژوهش تحليلي از نوع
علي مقايس هاي بوده و جامعه آماري آن کليه افراد افسرده مراجعه کننده به يک کلينيک روان
شناسي درشهر تهران بودند که پس از انجام غربالگري با استفاده از پرسشنامه افسردگي بک
تعداد 30 نفر از افراد مبتلا به ،(DSMIV) و مصاحبه تشخيصي ساختار نيافته بر مبناي
افسردگي متوسط به بالا (با نقطه برش 21 به بالا) به روش نمون هگيري در دسترس انتخاب
شده و با تعداد 30 نفر از افراد سالم که از نظر جنس، سن، وضعيت تأهل و ميزان
تحصيلات با گروه بيمار همتا شده بودند، به عنوان گروه مقايسه انتخاب شدند. سپس
آزمون عصب شناختي رايان هاي داتپروب (تصاويرهيجاني چهره) بر روي آزمودن يهاي هر
دو گروه اجرا شد. يافته ها: تحليل دادهها با استفاده از آزمون تي دو گروه مستقل براي
بررسي همتا بودن دو گروه و تحليل واريانس دوطرفه چند متغيري (مانووا) براي بررسي
سوگيري توجه در دو گروه استفاده شد. نتايج مطالعه نشان داد که بين دو گروه از نظر
سرعت پاسخ تفاوت وجود دارد به طوري که گروه افسرده در پاسخ به محر کهاي
ناهمخوان کندتر عمل کردند، اما دو گروه از لحاظ دقت پاسخ تفاوت معناداري نداشتند.
نتيج هگيري: يافت ههاي اين پژوهش تلويحاتي در خصوص نقش شدت افسردگي در
سوگيري توجه اين افراد و همچنين وم به کارگيري روش هاي درماني و يا آموزشي
متمرکز بر اصلاح سوگيري درافراد افسرده در بر دارد.
واژگان کليدي :افسردگي، سوگيري توجه، آزمون دات پروب.
چکيده
افراد افسرده تمايل دارند اطلاعات منفي را آسان تر از اطلاعات مثبت يا خنثي پردازش يا ياداوري کنند.
روشي که اخيرا اصلاح ارزيابي هاي خاطرات مزاحم را نويد داده است، اصلاح سوگيري شناختي کامپيوتري
است. اصلاح سوگيري شناختي، شامل آموزش راههاي جديد پردازش اطلاعات براي تغيير سوگيريهاي
پردازشي مانند توجه انتخابي و سوگيريهاي تفسيري است. هدف از اين پژوهش، تعيين اثربخشي 0 هفته
اجراي CBM-I مثبت و CBM-I مبتني بر خود-زايي بر دانشجويان داراي علائم افسردگي و مقايسه آنها
با آموزش شناختي-رفتاري کامپيوتري بود. پژوهش حاضر، يک پژوهش شبه آزمايشي با سه گروه و شامل
پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري است. 51 دانشجوي شرکت کننده، به طور تصادفي به گروه CBM-I
استاندارد، خود-زايي و آموزش شناختي-رفتاري کامپيوتري گمارده شدند. با استفاده از پرسشنامهها و
درجهبنديهاي مربوط به خلق، سوگيري تفسيري، سوگيري حافظه و نگرشهاي ناکارآمد، نتايج بررسي شد.
هم CBM-I استاندارد هم خود-زايي و هم آموزش شناختي-رفتاري کامپيوتري به طور معنيداري کاهش
علائم افسردگي، افزايش خلق، افزايش سوگيري تفسيري مثبت، افزايش سوگيري مثبت حافظه و کاهش
سوگيري منفي حافظه را نشان دادند. در هيچکدام از متغيرها تفاوت معنيداري بين مداخلههاوجود نداشت،
فقط در مورد سوگيري مثبت حافظه، روش خود-زايي به طور معنيداري از روش شناختي-رفتاري- نه از
CBM-I استاندارد- برتر بود.
چکيده
مقدمه: سوگيري توجه به تصاوير بدني ميتواند با نيتي از تصوير
همراه گردد و باتوجه به نقش تسهيلکننده ورزش بر سلامت بنابراين
هدف از پژوهش حاضر بررسي نقش فعاليت بدني در سوگيري توجه
به تصاوير تيپ بدني و نيتي از تصوير بدني در بانوان ميباشد.
روش: طرح پژوهش حاضر به روش علّي مقايسه اي و همبستگي
انجام گرفت. بدين منظور در 130 بانو شرکتکننده در فعاليتهاي
ورزشي ( 65 نفر) و بدون مشارکت ورزشي ( 65 نفر که با گروه فعال
همگن گرديده بودند) سوگيري توجه و نيتي از تصوير بدني مورد
بررسي قرار گرفت. آزمايه دات پروب براي بررسي سوگيري توجه و
پرسشنامه چندبعدي خود بدن براي بررسي نيتي از تصوير بدني
مورد استفاده قرار گرفت. براي بررسي ارتباط بين نمرات حاصل از
سوگيري توجه و نيتي از تصوير بدني از ضريب همبستگي
پيرسون و براي بررسي نقش فعاليت بدني و براي مقايسه اين متغيرها
در دو گروه فعال و غيرفعال آزمون تي مستقل استفاده شد. يافتهها:
بررسي نتايج نشان داد که سوگيري توجه به تصاوير تيپ بدني با
نيتي از تصويربدني به صورت مستقيم و معنادار بوده و تفاوت
معناداري در نيتي از تصوير بدني و سوگيري توجه دو گروه وجود
دارد بهطوريکه افراد فعال نيتي از تصوير بدني کمتري
نسبت به ديگر گروه داشتند و ارزيابي بهتر بدن و تصوير بدني مثبتتر
اجزاي بدن در گروه فعال ميباشد. نتيجهگيري: به نظر ميرسد
معيارهاي غيرواقعي زيبايي و تناسب اندام و انتظارات افراد از بدن خود
و ديگران با داشتن فعاليت ورزشي و بدني مناسب ميتواند تغيير يابد.
واژگان کليدي: نيتي از تصوير بدني، سوگيري توجه، مشارکت
ورزشي، بانوان ورزشکار، بانوان غيرورزشکار.
چكيده
هدف: اعتياد به مواد مخدر به خاطر دشواري در رسيدن به درمان پايدار و نرخ عود بالا عليرغم انجا سمزدايي
و مداخلا دارويي و روانشناختي از موضوعا مهم سلامت به شمار ميرود. دد، از اين مطالعه بررسي
اثربخشي نوروفيدبك بر ميزان ول مصر، و سوايري توجه به محركداي مرتبط با مواد در سوءمصر،كننداان
مواد بود. روش: اين پژودش يك مطالعه شبهآزمايشي دمرا با امارش تصادفي در ارو داي آزمايش و اوا
به دمرا پيشآزمون و پسآزمون بود. تعداد 41 بيمار وابسته به مواد افيوني مراجعهكنند به مراكز متادون درماني
به روش نمونهايري تصادفي انتخا شدند و پس از پاسخددي به پرسشنامهداي ول مصر، مواد و آزمون
ميانيز توجه انتخابي استروپ به وور تصادفي در دو ارو آزمايش گ 01 نفر، و اوا گ 01 نفر، جاي ارفتند.
ابزارداي بهكار رفته در اين پژودش پرسشنامه ول مصر، فرانين گ 0113 ، و آزمون استروپ بود. جلسا
درماني نوروفيدبك شامل 01 جلسه بود كه در جلسه به مد 31 دقيقه اجرا شد. ساس در دو ارو بار ديلر به
پرسشنامهداي فوق پاسخ دادند. يافتهها: تحليل داد داي بهدستآمد با استفاد از تحليل كواريانس نشان داد
كه در ميانلين ارو داي آزمايش و اوا در ميزان ول مصر، مواد و سوايري توجه در مرحله پسآزمون
تفاو وجود دارد. نتياهگيري: با توجه به نتايج به نير ميرسد كه نوروفيدبك ميتواند موجب كادش ول
مصر، و سوايري توجه به نشانهداي مواد در سوءمصر،كننداان مواد شود. لذا به درماناران پيشنهاد ميشود
از نوروفيدبك بهعنوان يك روش مداخله براي درمان افراد معتاد استفاد شود.
کليدواژهها: نوروفيدبك ول مصر، سوايري توجه اعتياد
درباره این سایت